ارزیابی خطر [رایانه و فنّاوری اطلاعات] شناسایی و سنجش مخاطرات و تبعات بالقوۀ آنها
واژههای مصوب فرهنگستان
مالیات بر ملک ویژه (مثلا برای تعمیر فاضلاب شهر)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعیین مالیات [حقوق] (برگ) تشخیص مالیاتی، تعیین و مطالبه مالیات متعلقه [نساجی] تشخیص مالیات
[حقوق] مأمور تشخیص مالیات
ارزیابی فنّاوری [مدیریت فنّاوری] بررسی و تحلیل جذابیت و مطلوبیت یک فنّاوری با توجه به اثرات اقتصادی و فنی و پیامدهای زیستمحیطی و اجتماعی آن|||متـ . ارزیابی جذابیت فنّاوری technology at ...
ارزیابی جذابیت فنّاوری [مدیریت فنّاوری] ← ارزیابی فنّاوری
ارزیابی تهدید [علوم سیاسی و روابط بینالملل] فرایند تشخیص عوامل تهدید علیه یک کشور و تخمین میزان و احتمال عملی شدن آن
انتقاد، مقاله انتقادی، فن انتقاد سایر معانی: (بررسی سنجشگرانه ی هر چیز) سنجشگری، هنرسنجی، نقد
ارزیابی، سنجش سایر معانی: ارزیابی [حسابداری] ارزشیابی، اندازه گیری [کامپیوتر] ارزیابی . - ارزیابی - فرایند تشخیص اینکه عملکرد یک سیستم کامپیوتری جدید، واقعاً بر اساس آن چیزی است که برای آن ط ...
محک، ازمایش، امتحان، رسیدگی، بازرسی، معاینه، ازمون، ازمایه سایر معانی: رجوع شود به: examination
مالیات، باج، تعرفهبندی کردن سایر معانی: مالیات (به ویژه مالیات بر واردات)، تعرفه ی گمرکی، (در مسابقات اسبدوانی با بار) وزنه ای که اسب باید آن را حمل کند، (معماری - بخش بالای ستون یا دیوار که ...
بازرس، مفتش سایر معانی: بازبین، کارپژوه، (افسر پلیس) معاون کلانتر [عمران و معماری] بازبین - بازرس - نگهبان [مهندسی گاز] بازرس [حقوق] بازرس، مفتش