معنی

انتقاد، مقاله انتقادی، فن انتقاد
سایر معانی: (بررسی سنجشگرانه ی هر چیز) سنجشگری، هنرسنجی، نقد

دیکشنری

انتقاد
اسم
criticism, critique, censure, raillery, animadversion, fustigationانتقاد
critiqueمقاله انتقادی
critiqueفن انتقاد

ترجمه آنلاین

نقد

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.