بایگانی، ضبط اسناد و اوراق بایگانی سایر معانی: (اوراق و پرونده های) بایگانی شده، بایگانی کردن، (معمولا جمع) بایگانی، اتاق (یا اداره ی) بایگانی، مرکز اسناد و پرونده ها، آرشیو [کامپیوتر] بایگا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] صفت آرشیوی، صفت بایگانی .
[کامپیوتر] بیت آرشیو، بیت بایگانی .
مدیریت آرشیو [علوم کتابداری و اطلاعرسانی] نظارت و هماهنگی امور مربوط به شناسایی و فراهمآوری و تنظیم و توصیف و ذخیرهسازی و دسترسپذیر کردن اسناد دارای ارزش پایدار ...
واژههای مصوب فرهنگستان
آرشیو ممنوع [علوم کتابداری و اطلاعرسانی] مجموعهای از منابع آرشیوی که برای استفادۀ آینده ذخیره شدهاند و غیرقابلدسترس هستند ...
آرشیو ملی [علوم کتابداری و اطلاعرسانی] آرشیو مرکزی یک کشور که گردآوری و نگهداری و مدیریت اسنادی را که برای مردم و دولت ارزش تاریخی دارند برعهده دارد ...
آرشیو انتقالی [علوم کتابداری و اطلاعرسانی] اسناد یا منابع آرشیوی متعلق به یک کشور که به هر دلیل به کشوری دیگر منتقل شده باشد|||متـ . آرشیو کوچیده migrated archives||| آرشی ...
سالنامه، تاریخچه، وقایع سالیانه، اخبار سال، برنامه سالیانهء عشاء ربانی سایر معانی: شرح وقایع سالیانه به ترتیب وقوع، رویدادنامه، تاریخ، مدارک تاریخی
کاتالوگ، کتاب فهرست، فهرست نامه، فهرست مدون، فهرست کردن سایر معانی: فهرست [حسابداری] کاتالوگ [نساجی] کاتالوگ - دفترچه راهنما
سند، مدرک، تمسک، دستاویز سایر معانی: دست آویز، یافتگان، بنچاک، سند ارائه دادن، سنددار کردن، با مدرک اثبات کردن، (کتاب و رساله و غیره - با رجوع به منابع و مراجع مختلف ادعای خود را) به اثبات ر ...
پرونده، سوابق، دوسیه سایر معانی: پرونده، دوسیه، سوابق [حقوق] پرونده، دوسیه، لایحه توجیهی
مجموعه، خزانه داری، خزانه، گنجینه، گنج سایر معانی: گنجکده، گنج خانه، گوهرکده، (معمولا t بزرگ) وابسته به خزانه داری، جنگ، گرد آورد، (مجازی) گنجینه، گلچین، صندوق دولت، (t بزرگ - با: the) وزارت ...