معنی

سالنامه، تاریخچه، وقایع سالیانه، اخبار سال، برنامه سالیانهء عشاء ربانی
سایر معانی: شرح وقایع سالیانه به ترتیب وقوع، رویدادنامه، تاریخ، مدارک تاریخی

دیکشنری

سالنها
اسم
yearbook, almanac, calendar, annalsسالنامه
history, annals, record, chronicle, case history, memoirتاریخچه
annalsوقایع سالیانه
annalsاخبار سال
annalsبرنامه سالیانهء عشاء ربانی

ترجمه آنلاین

سالنامه ها

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.