[آب و خاک] دیواره حفاظتی درختان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پروتئین لیپیدلنگر [زیستشناسی - پروتگانشناسی] پروتئینی که ازطریق پیوند اشتراکی با یک یا دو مولکول اسید چرب در غشای زیستی مستقر میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[معدن] پیچسنگ با گیرش چسبی (نگهداری)
معین، مقرر، ثابت، پا بر جا، جایگیر، مقطوع، ماندنی سایر معانی: محکم، بی حرکت (در برابر: شل یا لق)، معین و بی نوسان، هاژه، برجا، استوار، راسخ، (هم سرعت با چرخش زمین به دور خود) زمین ایستا (geo ...
طویله، اصطبل، ثابت، پا بر جا، استوار، باثبات، مداوم، پایدار، پایا، محکم، ثابت کردن، جا دادن، استوار شدن، در طویله بستن سایر معانی: ناجنبا، برجا، قرص، قوی، مستحکم، دیرپای، پردوام، پایست، دامن ...
ساکن، بی تغییر، بی حرکت، ایستا، لایتغیر، استاده سایر معانی: ناجنبا، غیر متحرک، (به ویژه ماشین و موتور) خوابیده، خاموش، راکد، ایستانده، آرمیده، حرکت ندادنی، غیر قابل حمل، ناترابردی، کارگذاشته ...
شناوری که با یک یا چند لنگر مهار شده باشد [حملونقل دریایی]