تصویر قیاسی [مهندسی نقشهبرداری] تصویری که در آن تغییرات پیوستۀ یک ویژگی مشخص با تغییرات پیوسته در مایۀ خاکستری نشان داده شده باشد
واژههای مصوب فرهنگستان
تصویرسنجی قیاسی [مهندسی نقشهبرداری] از روشهای تصویرسنجی که در آن از دستگاههای قیاسی استفاده میشود
[نفت] مدل قیاسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نفت] مطالعه روی مدل قیاسی
[عمران و معماری] آنالوگ ماده هادی - مدل تشابهی ماده هادی
[عمران و معماری] مدل تشابهی با صفحه هادی
[عمران و معماری] مدل تشابهی با مقاومت الکتریکی
شبهگوشت [علوم و فنّاوری غذا] غذایی شبیهسازیشده که ازلحاظ خصوصیات ساختاری و مکانیکی قابل قیاس با گوشت طبیعی است
همنوع سایر معانی: همجنس (از نظر نوع یا رده یا جنس یا نژاد)، همگونه، مشابه، متجانس
هم بستگی، ارتباط، ربط، بستگی دو چیز با هم سایر معانی: هم خویشی، هم وابستگی، تلازم، (آمار) همبستگی، تناظر، تقارن، همالش، همال بودن [حسابداری] همبستگی [علوم دامی] همبستگی ؛ معیاری که نشان می د ...
تعریف، تعیین سایر معانی: معنی، چم، تعیین (حدود چیزی)، شرح، بیان، توضیح، روشن سازی، شناسایی، شناسانش، (ضریب قدرت عدسی و عینک) قدرت، (عکس و غیره) میزان وضوح، میزان آشکاری، روشنی [سینما] کیفیت ...
استعاره، (جمع) صنایع ادبی