correlation
/ˌkɔːrəˈleɪʃn̩/

معنی

هم بستگی، ارتباط، ربط، بستگی دو چیز با هم
سایر معانی: هم خویشی، هم وابستگی، تلازم، (آمار) همبستگی، تناظر، تقارن، همالش، همال بودن
[حسابداری] همبستگی
[علوم دامی] همبستگی ؛ معیاری که نشان می دهد که چگونه دو صفت همسو یا برخلاف هم حرکت می کنند. از نظر آماری همبستگی ممکن است از 1- تا 1+ تغییر کند.
[شیمی] همبستگی، تناظر، تقارن، همالش، همال بودن
[عمران و معماری] همبستگی
[برق و الکترونیک] همبستگی - همبستگی در مخابرات راه دور به درجه ی هم خوانی بین زوج سیگنالها گفته می شود .
[زمین شناسی] همبستگی
[صنعت] همبستگی، وابستگی، ارتباط
[نساجی] همبستگی - پیوستگی
[معدن] ارتباط دادن (ارزیابی ذخایر)
[آمار] همبستگی
[آب و خاک] همبستگی

دیکشنری

همبستگی
اسم
communication, relationship, connection, relation, correlation, relevanceارتباط
correlation, solidarity, cohesion, adhesion, sodalityهم بستگی
relevance, relevancy, connection, concern, conjunction, correlationربط
correlationبستگی دو چیز با هم

ترجمه آنلاین

همبستگی

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.