تصادف، حادثه، پیش امد، اصول صرف و نحو سایر معانی: (دستور زبان) صرف واژه، ساخت واژه، صورت های صرفی، تغییرات صرفی، n: accident : پیش امد، اتفاق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگ خیالی
عرضا
دستور زبان، گرامر، صرف و نحو، کتاب دستور، علم دستور سایر معانی: اصول اولیه ی هر دانش، کتاب دستور زبان [ریاضیات] دستور