مدرسهابتدایی سایر معانی: (آمریکا - نادر) دبستان، مدرسه ابتدایی اموزشگاه لاتین ویونانی، دبیرستان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] دستور زبان حساس به متن، دستور وابسته به متن
دستور ساخت گروهی [زبانشناسی] دستوری متشکل از قاعدههای ساخت گروهی که نمودار زیرساختی جملهها را تشکیل میدهد
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] دستور زبان ساختار جمله ای
[ریاضیات] دستور زبان وابسته به متن خالص
[ریاضیات] دستور خطی راست
دستور جملهبنیاد [زبانشناسی] دستوری که جمله را بزرگترین واحد بررسی خود فرض میکند
دستور ساختی [زبانشناسی] 1. رویکردی که به مطالعۀ تکسطحی زبان، مانند روابط دستوری و اجزای زبان، میپردازد|||2. دستوری که در این چارچوب تدوین شده است ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.