شبیه ماهوت پاک کن یا جاروب وقشو، قلنبه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روشنایی مردابی، فانوس شیطان، روشنایی کاذب، درباهسبز
تیرگی، مه، مه سفید، ابهام، تیره کردن، مه گرفتن، مه الود بودن سایر معانی: هر چیز مه مانند، غبار، دود، ابر، میغ، ماغ، تزم، سرگشتگی، گیجی، گیج کردن، متحیر کردن، سردرگم کردن، سر درنیاوردن، مه گر ...
سست، نازک، شکننده، زود گذر، گول خور، نحیف، بی مایه، سست در برابر وسوسه شیطانی سایر معانی: نزار، رنجور، (از نظر اخلاق و اراده) ضعیف، ضعیف النفس، زودشکن، زودآسیب، ظریف، لطیف، کاووس، پاژ، سبد ع ...
روشنایی شبانه بر روی باطلاق، چیز گمراه کننده، نور کاذب، شعله کمرنگ سایر معانی: (نوری که شب ها روی باتلاق زارها می رقصد) گول آتش، اغفالگر، واهی، گولزن، روشنایی شبانه بر روی زمین های باتلاقی ک ...
فوت، دود یا بخار، غذای پف دار، وزش باد، قسمت پف کرده جامه زنانه، پفک، پف، لاف زدن، چپق یا سیگار کشیدن، پف دادن، بلوف زدن، وزیدن، منفجر شدن، پف کردن، منفجر کردن سایر معانی: فوت کردن، دمیدن، ب ...
باریک سایر معانی: نازک و بلند، باریک اندام، قلمی، مقدار کم یا ناچیز، اندک، قلیل، ضعیف، سست، بی پایه، لندوک، بلند وباریک، ظریف [عمران و معماری] باریک - لاغر - نازک و بلند [زمین شناسی] باریک ...
نوعی فراهمآور خدمات اینترنتی که دسترسی بیسیم به اینترنت را برای مشترکان فراهم میکند [مهندسی مخابرات]
واژههای مصوب فرهنگستان