انتخاباتپژوه [علوم سیاسی و روابط بینالملل] کسی که به مطالعۀ پدیدۀ انتخابات و تحلیل نتایج آن میپردازد
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] گونه ای نهشته دریاچه ای - (دریاچه):رسوب کف دریاچه مرکب از بازمانده های گیاهی درشت و رشته ای.(وچ، هومفیرز، 1966).
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختگی سایر معانی: (عامیانه)، دانشمندنما، فهیم نما، مخفف: نام مستعار، pseudo پیشوند بمعنی ' کاذب ' و ' ساختگی ' و 'دروه '، ( pseudo ) پیشوند بمعنی ' کاذب ' و ' ساختگی ' و 'دروغ ' ...
قلابی، چاخان، وانمودین، دروغین، پیشوند:، کاذب [pseudoscience]، ساختگی، جعلی، بدلی، شبه، شبیه (به طور گول زننده) [pseudomorph]، غیر واقعی، وهمی، خیالی [pseudopregnancy]، pseud پیشوند بمعنی ' ...
[عمران و معماری] طیف شبه شتاب
کهنه نما
[نساجی] شبه کریستالی - کریستال مانند
شبه سخت افزار
[حسابداری] مدریت نمائی (شبه مدیریت)
شخصتائب نما، تائب ریا کار
[آمار] واریانس نما
[آمار] متغیّرنما