pseudo
معنی
قلابی، چاخان، وانمودین، دروغین، پیشوند:، کاذب [pseudoscience]، ساختگی، جعلی، بدلی، شبه، شبیه (به طور گول زننده) [pseudomorph]، غیر واقعی، وهمی، خیالی [pseudopregnancy]، pseud پیشوند بمعنی ' کاذب ' و 'ساختگی ' و ' دروه '
[برق و الکترونیک] شبه
[مهندسی گاز] ظاهری، کاذب
[ریاضیات] شبه، کاذب، بدلی، وار
[برق و الکترونیک] شبه
[مهندسی گاز] ظاهری، کاذب
[ریاضیات] شبه، کاذب، بدلی، وار
دیکشنری
شبه
pseudo-, pseud-کاذب
pseudo-, pseud-ساختگی
pseud-, pseudo-دروغ
ترجمه آنلاین
شبه
مترادف
bogus ، counterfeit ، ersatz ، false ، imitation ، mock ، not genuine ، not kosher ، not legit ، not real ، phony ، pirate ، pretend ، pretended ، quasi ، sham ، simulated ، spurious ، wrong