مخفف: (لاتین - rex iudaeorum و iesus nazarenus) عیسی مسیح (عیسی اهل نظره و سلطان یهودیان)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[پلیمر] گرانروی ذاتی، میزان گرانروی ویژه (گرانروی تقسیم بر غلظت محلول) وقتی که غلظت محلول به صفر میل کند. در واقع گرانروی محلول های بینهایت رقیق از این طریق اندازه گیری و بررسی می شود. -
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: ! (Na,K,Ca)x(Al,Fe,Mg)4(Si,Al)8O20(OH)4•3.54(H2O) [x = 0.35, n = 3.54] - وجه تسمیه : از نام Brin Robertsانگلیسی
قوم و خویش، بنی عم، بستگان، عموزاده هاودایی زاده هاوعمه زاده هاوخاله زاده ها
تخطی کردن، دست درازی کردن، دست اندازی کردن، تجاوز کردن سایر معانی: (به تدریج یا یواشکی) تجاوز کردن (به ملک یا حقوق یا مرز دیگران)، فراروی کردن، تعدی کردن، دست یازیدن، فزون روی کردن، غصب کردن ...
تجاوز، دست اندازی، تخطی سایر معانی: دست اندازی، تخطی، تجاوز [عمران و معماری] تداخل - دست اندازی [فوتبال] تجاوز [نفت] رخنه ی تدریجی
حمله، تاراج، تهاجم، چپاول، چپاول کردن، غارت کردن، تاخت و تاز کردن، تهاجم کردن، پیغام بردن سایر معانی: حمله ی ناگهانی (به منظور به دست آوردن چیزی)، تاخت و تاز، یورش، دست اندازی، (مجازی) عرض ا ...
تعدی، تاخت و تاز، غارت، تهاجم، تاراج و حمله، غارتگری سایر معانی: (به ویژه اگر نامطبوع باشد) درون روی، درون ریزی، رسوخ، یورش، هجوم، درازدستی [آمار] درون گشت
ریزش، ورود، تاثیر، نفوذ، هجوم سایر معانی: درون ریز، درون شاریدگی، درون روند، درون ریزی، درآیند، درون روانگی، جریان به داخل، (ورود دایمی مردم یا کالا) سیل، دهانه ی رودخانه، مصب، ریزشگاه، رخنه ...
عنصر آغازگر [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری] توالیهای کوتاه در پیشبَرها که برای آغاز رونویسی لازماند|||متـ . آغازگر 1 initiator 2||| بَستک آغازگر init ...
واژههای مصوب فرهنگستان
حمله کردن بر، تجاوز کردن، تهاجم کردن، هجوم کردن، تاخت و تاز کردن در سایر معانی: مورد تاخت و تاز قرار دادن، (با جنگ و قشون) گرفتن، تجاوز (نظامی) کردن، برتاختن، تاخت و تاز کردن، دست یازی کردن، ...
استیلاء، تعرض، تاخت و تاز، تهاجم، هجوم سایر معانی: (با قشون و جنگ) گرفتن، تجاوز (نظامی)، اشغال، تازش، برتازش، مزاحمت، دخول بدون اجازه، خلوت شکنی، درونگیری، فراگیری، (مجازی) هجوم، یورش، استیل ...