تیغه [موسیقی] لبۀ تیز پنجره (window) در برخی نایها که براثر برخورد هوا با آن، صوت تولید میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] کاهنده آب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] ماده اضافی کاهش دهنده آب - ماده افزودنی کاهنده آب
[عمران و معماری] طاقک آببند [زمین شناسی] طاقک آببند
(گیاه شناسی) سنبل جنگلی (scilla nonscripta)
[عمران و معماری] بادبند X
منسوخ کردن، از میان بردن، بر انداختن، موقوف کردن سایر معانی: فسخ کردن، ملغی کردن، لغو کردن، منسو کردن [حقوق] لغو کردن، نسخ کردن
نس، القا، براندازی
لغو، محو، فسخ، برانداختگی، الغا مجازات سایر معانی: برچیدن، الغا، ملغی سازی، براندازی، از میان برداری [نساجی] ازبین بردن - نابود کردن
جاذب، درکش، دراشام، جذاب، جالب، دلربا سایر معانی: چشمگیر [ریاضیات] جاذب [آمار] جاذب
ساکت، راضی، راضی شونده، غیرقابل اعتراض سایر معانی: (با بی میلی) موافق، تسلیم، سر به راه، خشنود
تطبیق، تنظیم، تعدیل، اصلاح، میزان، تسویه، اسباب تنظیم، الت تعدیل سایر معانی: تطبیق دهی، سازگاری، دکمه یا اسباب تنظیم، رگلاژ، میزان ساز، میزان گر، (بیمه) محاسبه ی (برآورد) میزان خسارت، تنزل ق ...