absorbing
/əbˈzɔːrbɪŋ/

معنی

جاذب، درکش، دراشام، جذاب، جالب، دلربا
سایر معانی: چشمگیر
[ریاضیات] جاذب
[آمار] جاذب

دیکشنری

جذب
صفت
adsorbent, absorbent, catchy, absorbing, engrossing, attractiveجاذب
charming, appealing, nifty, cute, slick, absorbingجذاب
attractive, yummy, marvelous, memorable, arresting, absorbingجالب
enchanting, fetching, charming, attractive, absorbingدلربا
absorbent, absorbingدرکش
absorbent, absorbingدراشام

ترجمه آنلاین

جذب کننده

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.