اپوستروف سایر معانی: (بدیع) مخاطب قرار دادن، (دستور زبان) ویرگول بالا، آپوستروف، این علامت: ' (که کاربردهای زیر را دارد:)، هنگام حذف حرف در واژه (it's بجای it is)، برای ساختن حالت ملکی اسم و ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریز زدن، علامت گذاشتن سایر معانی: (بدیع) مخاطب قرار دادن، علامت ' گذاشتن
عکاس نجومی [نجوم] فردی که به عکاسی نجومی میپردازد
واژههای مصوب فرهنگستان
(نجوم) عکسبرداری از ستارگان، عکسبرداری نجومی، عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی [زمین شناسی] عکسبرداری نجومی، عکسبرداری از ستارگان
منسوب به فیزیک نجومی سایر معانی: منسوب به فیزیک نجومی
فیزیک نجومی، مبحی اجرام سماوی سایر معانی: (بخش اصلی ستاره شناسی که با مشخصات فیزیکی کیهان و چگالی و نورافشانی و حرارت و ساختمان ستارگان سر و کار دارد) فیزیک کیهانی، فیزیک فضایی، مبحک اجرام س ...
[معدن] اسپکتروفتومتری جذب اتمی (ژئوشیمی)
(پزشکی) لاغری، ضعف بنیه، (گیاه شناسی) نقصان قوهه نامیه، لاغرکردن، خشک شدن، لاغر شدن
لاغری، ضعف بنیه، نقصان قوهء نامیه، لاغر شدن، لاغر کردن، خشک شدن سایر معانی: خشکانج، هزال، ناپروری، (در مورد بافت ها و اندام ها) تحلیل رفتن، کوچک و کم نیرو شدن، نحیف شدن، تحلیل بردن، تضعیف کر ...
(شیمی) آتروپین (الکالوئیدی بلورین و زهرین به فرمول: atropin) (c17h23no3 هم می نویسند) [بهداشت] آتروپین
خودفشاروَردی [علوم جَوّ] حالتی از شاره که در آن سطوح چگالیثابت (constant density) یا دماثابت و سطوح فشارثابت پیوسته بر هم منطبقاند ...
(زیست شناسی - تغذیه کننده از طریق فتوسنتز مثل گیاهان یا از طریق شیموسنتز مثل برخی باکتری ها) خودپرور، خودپروره ای