قالیچه، فرش کردن سایر معانی: فرش، قالی، گلیم، گبه، خرسک، زیلو، زیرانداز، (انگلیس) رجوع شود به: lap robe [نساجی] قالیچه - قالی - فرش - فرش کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آژنگ کامی [پزشکی - دندانپزشکی] چینوچروکهای نامنظم عرضی در ناحیۀ قدامی سختکام که بخش مرکزی آن از بافت ...
واژههای مصوب فرهنگستان
آژنگ [پزشکی - دندانپزشکی] در کالبدشناسی، چینوشکنهای غشای مخاطی
پیچ و تابدار
سخت، تنومند، زمخت، شدید، نیرومند، نا هموار، پیچ و تابدار، بی تمدن سایر معانی: پر پستی و بلندی، پست و بلند، پر صخره، سنگلاخ، بستاوند، (قیافه) پرچین و چروک و سالم، آفتاب زده و خوش بنیه، حاکی ا ...
تحکیم، با دوام سازی سایر معانی: با دوام سازی، تحکیم
درمورد ماشین الات محکم و با دوام ساختن
بطور ناهموار یا ناملایم، باخشونت، از روی عدم نزاکت
گیاهان گل سرخ سایر معانی: (انگلیس - عامیانه) بازی راگبی (rugby)، rugby : گ، گیاهان گل سر
(گیاه شناسی) رز پرچین (rosa rugosa)
چین و چروک، چروک خوردگی، چین چین سایر معانی: چروک خوردگی، چین چین، چین و چروک [عمران و معماری] زبری
[عمران و معماری] ضریب زبری