[ریاضیات] دستگاه مولد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساینده، پنجره، شبکه، چارچوب اهنی، گوشت ریز، تیز و دلخراش سایر معانی: نرده ی آهنی (در پنجره و غیره)، در نرده ای، نرده ی دو طرف پلکان کشتی و راهرو و غیره، دیواره (از آهن مشبک)، ناراحت کننده، ن ...
[برق و الکترونیک] مبدل توری مبدل موج با دوتوری که درست در جلوی توری ورقه ای هم محور از موجبردایره ای قرار گرفته است . یکی از توریها با الگوی موج ورودی و ور دیگر باالگوی موج تبدیل شده تطبیق م ...
رادار زمیننفوذ [زمینشناسی] ژئوفیزیک] وسیلهای برای بررسی لایههای کمعمق زمین با امواج الکترومغناطیسی، معمولا در بازۀ بسامدی 10 تا 1000 مگاهرتز [نظامی] راداری که ب ...
واژههای مصوب فرهنگستان
درِ مشبک انبار [حملونقل دریایی] درِ چوبی مشبکی که برای تهویه بهجای در اصلی انبار بر روی دهانه انبار گذاشته میشود
[برق و الکترونیک] شتاب سنج انتگرال گیر ترادیسنده ای که با گرفتن آنتگرال زمانی از شتاب اندازه گیری شده، میزان سرعت و یا مسافت را اندازه می گیرد در صورت نصب این وسیله در موشک، می توان ان را طو ...
[نفت] کنتور جمع زن
[شیمی] ثبات انتگرالی
[برق و الکترونیک] مقدار نامی کارادواری مقدار نامی خروجی که بر اساس عملکرد وسیله در فواصل زمانی معین و نه پیوسته ی آن مشخص می شود.
[برق و الکترونیک] متداخل، در هم رفته
[آمار] نمونه های نافذ بر هم
[پلیمر] شبکه لیزر القایی