(شیمی) رادیو توریم (ایزوتوپ پرتوزای thorium)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(زیست شناسی) ردیاب پرتوی،پی یاب رخشی
الکترونیک : تکنیسین رادیو
[زمین شناسی] رادیوزون - یک واحد سنگی بخش است که نشان دهنده یک زون یا توالی از چینه هاست ک بر طبق فسیل شناسی بنا داده شده است (ویلز و همکاران – 1950)
شعاع، شعاع دایره، نصف قطر، زند زبرین سایر معانی: ناحیه ی درون شعاع، درون پراز، محدوده، حد، کران، (دایره) شعاع، نیم پراز، نیم ترامون، هر چیز شعاع مانند: (چرخ) پره، اسپوک، (فاصله ای که هواپیما ...
[ریاضیات] قوس سنج، انحنا سنج، سنجه ی انحناء
[عمران و معماری] شعاع درونسو
[ریاضیات] شعاع همگرایی سری توانی
[عمران و معماری] شعاع تاثیر چاه
بردار شعاعی [ریاضیات] شعاع بردار
شعاع حامل، شعاع همگرای، بردار ترامونی
پایه، مبنا، منشاء، بیخ، سرچشمهاولیه، منبع اصلی سایر معانی: (گیاه) ریشه، رجوع شود به: radicle، (زبان شناسی) واج ریشه، ریشه ی لغت، منشا [کامپیوتر] پایه، مبنا . - مبنا، پایه - مبنای یک سیستم عد ...