فاش کردن، خیانت کردن، تسلیم دشمن کردن، خیانت کردن به سایر معانی: به دشمن کمک کردن، عهدشکنی کردن، گیر دادن، نارو زدن، مایوس کردن، سرخورده کردن، گمراه و سپس ترک کردن، از راه به در کردن، (برخلا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(verb transitive) تسلیم دشمن کردن، خیانت کردن به، فاش کردن
رجوع شود به: diencephalon
[برق و الکترونیک] آنتن نوشابه ای ؛ آنتن موجی نوعی آنتن سیم بلند جهتی و غیر مشدد، به درازای دو یا چند طول موج که معمولاُ در ارتفاع 3 تا6 متری از زمین نگهداشته می شود.
افشردۀ نوشابهساز [علوم و فنّاوری غذا] شربت یا محلول غلیظی که برای تهیۀ نوشابه رقیق میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
مخلوط نوشابهساز [علوم و فنّاوری غذا] مخلوطی از موادی که برای تهیۀ نوشابههای غیرالکلی رقیق میشوند
پودر نوشابه [علوم و فنّاوری غذا] نوعی آمیزۀ نوشابه به شکل پودر
[نساجی] نوعی ماشین فیتیله که از هر منطقه کشش آن دو فیتیله خارج می شود
[زمین شناسی] اراضی بایر وکشت نشده شامل باتلاق ها و نواحی سنگلاخی وجنگلی
شرح تاریخچه کتابها، کتاب شناسی، کتابهای وابسته بیک مبحک
[کامپیوتر] سرویس بازیابی کتابشناسی
منقد ومحقق کتاب، کتاب شناس سایر معانی: کتابنامه شناس، ویژه گر کتاب شناسی