معنی

۱. (زمین‌شناسی) آب زیرزمینی که از زمین یا شکاف سنگ تراوش می‌کند. ۲. (بن مضارعِ زهیدن) = زهیدن ۳. (اسم مصدر) [قدیمی] زایش. ۴. [قدیمی] نطفه. ۵. [قدیمی] بچه. ۶. (زیست‌شناسی) [قدیمی] = زهدان * زه ‌زدن: (مصدر لازم) [عامیانه] ۱. از پا درآمدن به‌سبب ناتوانی و خستگی. ۲. زیر بار ماندن. ۳. از زیر بار دررفتن.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.