[ شَ ] (اِخ) دختر حلیمهٔ سعدیه خواهر رضاعی نبی (ص). (منتهی الارب) (از آنندراج).
لغتنامه دهخدا
اسم: شیمازهرا (دختر) (عربی) (تلفظ: shima-zahra) (فارسی: شیمازهرا) (انگلیسی: shima-zahra) معنی: ترکیب دو اسم شیما و زهرا ( زن زیبای عرب و نیکو )
فرهنگ واژگان اسمها
[ اَشْ یَ ] (اِخ) نام دو موضع است. (منتهی الارب) (آنندراج). و یاقوت آرد: اشیمان تثنیهٔ اشیم، دو موضع است، و بقولی دو ریگزار دراز است از ریگزار دهناء، و ذوالرمة آنها را در غیر موضع آورده اس ...
کسی که از کاری که کرده شرمگین و ناخشنود باشد و نخواهد آن کار را تکرار کند: پشیمان شد از کرده و خوی زشت / بفرمود بر سنگ گورش نبشت (سعدی۳: ۴۹۸).
فرهنگ فارسی عمید
[ پَ شُ دَ ] (مص مرکب) نَدَم. تندم. ندامت. ندمان. نادم شدن. ندامت حاصل کردن. سَدَم. (تاج المصادر بیهقی): اگر پند من یک به یک نشنوی بفرجام کارت پشیمان شوی.فردوسی. پشیمان شد از کشتن موبدان ...
ندامت؛ انفعال؛ پشیمان بودن: از آن آتش برآمد دودت اکنون / پشیمانی ندارد سودت اکنون (نظامی۲: ۱۹۴). * پشیمانی خوردن: (مصدر لازم) [قدیمی] پشیمانی؛ پشیمان شدن. * پشیمانی گرفتن: (مصدر لازم) [ ...
[ پَ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب) ندامت. تَندُّم. تأسف. تلهُّف. تفکُّه : مردم چرا از کاری پشیمانی خورند که دیگر بار خورده باشند. (از قابوسنامه). گویند که برهمین از کشتن چندان مردم پشیمانی خ ...
[ رُ پَ ] (ترکیب عطفی، ص مرکب) سخت پشیمان. (فرهنگ فارسی معین). از اتباع، سدمان ندمان. سادم نادم. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به «کور و پشیمان» در ذیل ترکیب های کور شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.