هدایت و فرماندهی شناور از طریق صدور دستورهای لازم به سکانی|||متـ . هدایت شناور [حملونقل دریایی]
واژههای مصوب فرهنگستان
اسم: هدایت (پسر) (عربی) (تلفظ: hedāyat) (فارسی: هدایت) (انگلیسی: hedayat) معنی: راهنمایی کردن به مسیر درست، ارشاد، ( در تصوف ) راهنمایی از سوی خداوند که باعث رسیدن انسان به کمال می شود، آنچ ...
فرهنگ واژگان اسمها
نوعی هدایت در فاصلۀ بین مرحلۀ شتابگیری و مرحلۀ پایانی هدایت موشک [علوم نظامی]
یکی از انواع خدمات راداری که در آن رادار زمینی هواگرد را در خط سیر پرواز (course) هدایت میکند [حملونقل هوایی]
نوعی هدایت موشکی که در آن گیرندۀ درون موشک برای هدفگیری از تابشهای هدفی که بهوسیلۀ یک منبع خارجی روشن شده است استفاده میکند [علوم نظامی] ...
خدماتی که در صورت بیرون بودن کاربر از محدودۀ پوشش شبکه، محتوا و ارتباط (incomming communication) را بهطور خودکار به شمارۀ دیگری هدایت کند|||اختـ . خدمات هدایت خارجازد ...
← خدمات هدایت ارتباط بیورود [مهندسی مخابرات]
نوعی پردازش تماس که به کاربر امکان میدهد تماسهای تلفنی را بهطور خودکار به تلفن یا افزارۀ دیگری، مانند سامانۀ پست صوتی، هدایت کند|||متـ . خدمات هدایت برخوانی [مهندسی م ...
← خدمات هدایت ارتباط مشترک خارجازدسترس [مهندسی مخابرات]
خدماتی که به مشترک خدمات خاص مرکز تلفن امکان میدهد همۀ تماسهای ورودی خود را بهطور خودکار و بدون شرط به کاروَر مرکز هدایت کند|||متـ . خدمات هدایت نامشروط برخوانی به کاروَر م ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.