معنی

[ نِ / نَ شَ / شِ ] (اِمص) نغوسه. (برهان قاطع). رجوع به نغوسه شود. || گوش فرادادن به سخن دو کس که با هم آهسته حرف میزنند. (برهان قاطع). به معنی گوش فراداشتن که بینند چه سخن می گذرد. (فرهنگ خطی). با نیوشه قیاس شود. (از حاشیهٔ برهان قاطع چ معین): من درین شیوه و ز قضای خدا به نغوشه ستاده بر در یار. مهذب خراسانی (از رشیدی).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.