(نَ ش) (اِمص.) نک. نیوشه.
فرهنگ فارسی معین
[ نِ / نَ شَ / شِ ] (اِمص) نغوسه. (برهان قاطع). رجوع به نغوسه شود. || گوش فرادادن به سخن دو کس که با هم آهسته حرف میزنند. (برهان قاطع). به معنی گوش فراداشتن که بینند چه سخن می گذرد. (فره ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.