معنی

[ مَ ] (ع مص) چیچک زده گردیدن. (منتهی الارب). || برسام زده گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.