معنی

[ مُ عَ ظْ ظَ ] (اِخ) از شاعران هندوستان و دایی جلال الدین اکبرشاه بود. وی به علت قتل همسر خود به امر اکبر شاه به سال ۹۷۰ کشته شد. از اوست: درد دل را نتوان پیش تو ای جان گفتن محنتی دارم از این درد که نتوان گفتن. (از صبح گلشن ص ۴۳۰). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.