[ گَ ] (اِخ) لقب شیخ زین الدین علی علیه الرحمة گلاه بوده است، بسبب آنکه یکی از اجداد شیخ مذکور از اصحاب امام حسین علیه السلام بود. چون خبر شهادت آن حضرت به وی رسید سیاه پوش گردید و بعضی ...
لغتنامه دهخدا
[ جَ ] (اِ) غلیواج را گویند. (برهان). زغن. (فرهنگ فارسی معین). غلیواژ. (شرفنامهٔ منیری). چنگلاهی. (شرفنامهٔ منیری). جنگلانی. جنگلایی. (برهان). و آنرا بندا و جوازه لوا و جوزه لوا و چوژه لوا و ...
[ چَ ] (اِ) پرنده ای است که غلیواج گویند و بجای های «هوز» های «حطی» و نون هر دو بنظر آمده است. (برهان) (از آنندراج) (از انجمن آرا). رجوع به غلیواج شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.