معنی

[ جَ ] (اِ) غلیواج را گویند. (برهان). زغن. (فرهنگ فارسی معین). غلیواژ. (شرفنامهٔ منیری). چنگلاهی. (شرفنامهٔ منیری). جنگلانی. جنگلایی. (برهان). و آنرا بندا و جوازه لوا و جوزه لوا و چوژه لوا و خاد و زغن و غلیواز و گوشت ربای نیز گویند. (شرفنامهٔ منیری).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.