معنی

[ فُ جْ جا ] (ع ص، اِ) جِ فاجر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). بدکاران : تا معاندت فجار و تمرد کفار ظاهر گشت. (کلیله و دمنه).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.