معنی

[ عُ ] (ع اِ) روزگار و دهر و زمانه. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). عصر [ عَ / عِ / عُ صُ ] . رجوع به عصر شود. || نماز دیگر. (منتهی الارب). نماز عصر. رجوع به عَصر شود. || جای پناه و رهائی. (منتهی الارب). منجاة. (اقرب الموارد). || جاء لکن کلم یجی ء لعصر؛ آمد ولی آنگاه که باید بیاید نیامد. نام ما نام لعصر؛ پیوسته و هنوز خفته است. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.