عبیداللََّه

معنی

[ عُ بَ دُلْ لاه ] (اِخ) ابن حر الجعفی. مردی شجاع و در شرف، صلاح و فضل از بزرگان قوم خود بود. وی از اصحاب عثمان بن عفان است. پس از قتل عثمان به معاویه پیوست و در جنگ صفین با او بود پس از قتل علی (ع) بکوفه رفت و در فاجعهٔ حسین بن علی (ع) خود را پنهان کرد و در کربلا حاضر نشد و چون ابن زیاد در این باره از وی بازخواست کرد پرخاش کرد و دیگر نزد وی نرفت و در محلی کنار فرات اقامت گزید. چون مصعب بن زبیر خروج کرد بدو پیوست و در جنگ مختار ثقفی با وی بود مصعب از او ترسید او را حبس کرد و پس از مدتی با وساطت عده ای آزاد ساخت. و او خشمناک از نزد وی بیرون شد. مصعب کسانی را برای جنگ و تطمیع او فرستاد ولی سودی نداد سرانجام کار عبیداللََّه بالا گرفت و ۳۰۰ تن جنگجو فراهم کرد و تکریت را بگرفت و بکوفه حمله کرد و کار را بر مصعب دشوار ساخت سپس عده ای از سپاهیانش متفرق شدند و او از بیم اسیری به سال ۶۸ هـ . ق. خود را به فرات انداخت و غرق شد. (از الاعلام زرکلی).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.