معنی

[ رِ ] (اِخ) نام شاعری است اصفهانی. مؤلف مجمع الفصحاء دربارهٔ وی نویسد: نامش آقابابا و شغلش پاره دوزی بود. و طبع خوشی داشته و از اشعار اوست: بود بجانب من چشم و سوی غیر نگاهت ندانم این گنه از تست یا ز چشم سیاهت. حاشا مکن ز بردن این دل که زار تست غیر از تو دل که میبرد این کار، کار تست. و باز گوید: گرنه برگردن پروانه کمندیست ز شمع میکشد از چه سراسیمه به هر انجمنش. (از مجمع الفصحاء ج ۲ ص ۳۴۵).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.