دلیر؛ دلاور؛ پردل.
فرهنگ فارسی عمید
[ شُ ] (اِخ) یکی از صور جنوبی فلک که به شکل ماری باریک و پیچان تخییل شده است دارای شصت کوکب یکی از قدر دوم و سه از قدر سوم و دوازده از قدر چهارم و ستارهٔ فرد نیز در این صورت است و این صورت ...
لغتنامه دهخدا
[ شُ ] (اِخ) ابن عطا، نام سپهدار زهیر فاتح سیستان است. زهیر او را با سپاهی به سند فرستاد و در سال ۱۴۳ هـ . ق. میان او و زهیر اختلاف پدید آمد و شجاع زهیر را محاصره کرد اما با وساطت زیادبن هم ...
[ شُ ] (اِخ) ابن علی مصقلی. رجوع به علی مصقلی شود.
[ شُ ] (اِخ) ابن غزنوی. طغرل کافرنعمت از غلامان محمودی بر عبدالرشیدبن محمود غزنوی عاصی شد و او را بکشت گروهی از شاهزادگان محمودی و مسعودی در قلعهٔ دهک و گروه دیگر را در قلعهٔ عبید زندانی سا ...
اسم: شجاع (پسر) (عربی) (تلفظ: šojāe) (فارسی: شجاع) (انگلیسی: shojae) معنی: دلیر، بی باک، پردل و جرئت، نترس، آن که از چیزی یا کسی نمی ترسد، ( اَعلام ) ( در نجوم ) [= آبمار] یکی از صورت های ف ...
فرهنگ واژگان اسمها
[ شُ عِ خوا / خا رَ می یَ ] (اِخ) نام مادر خلیفه المتوکل علی اللََّه است. وی در سال ۲۴۸ هـ . ق. درگذشته است. (مجمل التواریخ و القصص ص ۳۶۱) (اعلام النساء ج ۲ ص ۲۸۶).
[ شُ ] (اِخ) نام محلی کنار جادهٔ نطنز و نایین میان نطنز و بیلاگرد. در ۳۴۰۱۰۰ گزی تهران. (یادداشت مؤلف).
[ شُ عُدْ دی ] (اِخ) الیاس از خاندان «منتشا»ست که در مغلا، بالاط، بوزایوک، میلاس، بجین و مرن حکومت میکرده اند. بار اول حکومت وی بسال ۷۹۳ هـ . ق. و بار دوم از ۸۰۵ تا ۸۲۴ هـ . ق. بوده است. ( ...
[ شُ عُدْ دی ] (اِخ) سپهسالار قاسم بن محمود. وی در ذوالحجهٔ سال ۶۶۷ هـ . ق. به حکومت قلعهٔ کاه منصوب گردیده است. (تاریخ سیستان ص ۴۰۴).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.