معنی

[ دَ ] (ع ص، اِ) علف ریزهٔ خشک. (منتهی الارب ). حطام و ریزه های چراگاه هرگاه کهنه باشد و آن علف پوسیده است و شتران کمتر از آن استفاده می کنند. (از اقرب الموارد). - ام درین؛ زمین قحطزده و خشک. (از اقرب الموارد). || جامهٔ کهنه. (منتهی الا رب) (از اقرب الموارد).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.