[ دَ ] (ع اِ) آواز دهل. (منتهی الارب ).
صوت طبل. درختی است بزرگ و آنرا گلهایی
زردرنگ و برگهایی خاردار و میوه ای مانند
قرنها و شاخهای دفلی است. (از اقرب
الموارد). معرب دردار فارسی است. || در
تداول عامیانه، گیاهی است کوچک و خاردار
که شتران آنرا می چرند. (از اقرب الموارد). و
رجوع به دردار در معنی فارسی آن شود.