معنی

[ اَ مَ ] (اِخ) ابن محمدبن محمدبن محمد القیسی القرطبی النحوی المقری الزاهد، مکنی به ابوجعفر و معروف به ابن حجة قرطبی. صاحب طبقات گوید: ابن عبدالملک آورده است که: احمد از اکابر استادان مقری متقدم نحوی محقق محدث حافظ و مشهور بفضل و از اهل زهد و ورع و تواضع بود و شعرهای متوسط میگفت و قرائت را از ابوالقاسم السراطوری فراگرفت و از ابومحمدبن حوطاللََّه و ابن مضا و ابوالحسن بن نخبه بسماع روایت دارد و ایشان او را اجازه ندادند، وی قرائت قرآن را در قرطبه اقراء و حدیث را اسماع کرد و سپس بهنگام تغلب دشمن بر آنجا باشبیلیه رفت و متولی قضاء و خطابت شد و تسدیداللسان را در نحو و الجمع بین الصحیحین و جز آن را تألیف کرد و سپس بکشتی نشست و بسوی سبته رفت. او و خانوادهٔ وی را اسیر کردند و بمنورقه بردند. اهل آنجا سربهای آنان بدادند و وی سه روز بدانجا درنگ کرد و هم بدانجا درگذشت و گفته اند که وفات وی در دریا پیش از وصول بمنورقه اتفاق افتاد و آن به سال ۶۴۳ هـ .ق . بود و مولد وی بسنهٔ ۵۶۲ بوده است-انتهی. و او جز قاضی ناصرالدین احمدبن محمدبن محمدبن محمدبن عطاءاللََّه است. (روضات الجنات ص ۸۷). و رجوع به ابن حجة شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.