معنی

[ اَ مَ ] (اِخ) ابن محمد عبدالمعظمی الانصاری، مکنی به ابوالعباس نحوی مکی مالکی که نسب او بسعدبن عبادهٔ انصاری پیوندد. او تلمیذ ابوحیان مشهور است. و احمد مردی بارع و ثقه و مثبت است و در بغیه ذکر او آمده است و او را تألیف و نظم بسیار است و از عثمان صیفی و غیر او سماع دارد و مرجانی و ابن ظهیره و غیر آن دو در مکه از او اخذ روایت کرده اند و شیخه امّ هانی بنت هورینی از او روایت کند و او جدّ عبدالقادربن ابی القاسم مکنی به محیی الدین و ملقب بقاضی القضاة مکی است. مولد او به سال ۷۰۹ هـ .ق . و وفات در محرم سال ۷۸۰ بوده است. (روضات الجنات ص ۷۱ س ۱۰ بآخر مانده).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.