معنی

[ اَ مَ ] (اِخ) ابن محمدبن عبداللََّه المعبدی از نسل معبدبن العباس بن عبدالمطلب بن هاشم. یکی از مشاهیر علم نحو و عربیت بمذهب کوفیان. از وجوه و کبار اصحاب ثعلب. و زبیدی ذکر او آورده است. یاقوت گوید: زبیدی نام احمدبن سلیمان دیگری را آورده و او را بجدی اعلی موسوم بسلیمان نسبت کرده است و ندانم که هر دو یک کس باشند یا دو. و بخط ابن ابی نواس خواندم که ابوعمربن حیویه گوید که : معبدی بشب چهارشنبهٔ هشت روز از صفر ۲۹۲ هـ .ق . مانده درگذشت. رجوع بمعجم الادباء یاقوت و رجوع بروضات ص ۵۶ شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.