معنی

[ اَ مَ ] (اِخ) ابن محمدبن احمدبن القاسم بن اسماعیل بن سعیدبن ابان الضبی المحاملی. فقیه شافعی مکنی به ابوالحسن. او درفقه تلمیذ شیخ ابوحامد اسفراینی و جد خود ابوالحسن است و از پدر خود و از او پسر وی حسین و ابن ساعد و ابن منیع سماع دارند. او راست: کتاب المجموع (؟) کتاب المقنع. کتاب اللباب. کتاب التجرید فی الفروع. مولد او به سال ۳۶۸ هـ . ق. و وفات در ۴۱۵ هـ . ق. است و محمد محاملی پسر او و یحیی محاملی نواسهٔ او و قاسم بن حسین محاملی برادر یحیی باشند.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.