[ اِ تِ ] (اِخ) رود بزرگیست که در ممالک خزر وارد شده و از مملکت روس و بلغار میگذرد. بعضی گفته اند اِتِل نام قصبه ای از بلاد خزر است و اسم نهر هم هست. (مراصد). و نهر اتل بصحراء قفجق اطلاق ...
لغتنامه دهخدا
[ اِ لِ ءْ ] (ع مص) راست شدن کار. (منتهی الارب). راست ایستادن کار. || سر و سینه راست داشتن. - اتلئباب طریق؛ دراز کشیدن راه. (منتهی الارب). راست کشیده شدن راه. - اتلئباب حمار؛ راست ایس ...
[ اَ ] (اِخ) از قرای ذمار در یمن. (مراصد).
[ اَ ] (ع ص، اِ) جِ تلو، بمعنی پس رو چیزی و بمعنی رفیع و بلند و بچهٔ ناقه که پس مادر رود. (منتهی الارب).
[ اِ ] (ع مص) داخل کردن. (منتهی الارب). گشاده کردن. ولوج. (زوزنی). گشاده کردن دل.
( اِ) [ ع. ] ۱- (مص م.) تلف کردن، نابود کردن.۲- (مص ل.) هلاک یافتن. ؛ ~ وقت بیهوده وقت را صرف کردن، به کارهای ناسودمند پرداختن و از وقت بهره نگرفتن.
فرهنگ فارسی معین
تبدیل انرژی مکانیکی به گرما براثر اصطکاک در فرایندهای مکانیکی [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ]
واژههای مصوب فرهنگستان
کاهش انرژیای که ویژگی برگشتناپذیری آن به افزایش آنتروپی منجر میشود [فیزیک]
اتلاف انرژی مکانیکی شارۀ جاری مجرای بسته براثر تنگ شدن یکبارۀ مجرا [فیزیک]
اختلاف حجم بین مایع واردشده به ستون تقطیر و حاصلجمع مقدار باقیمانده به علاوۀ محصول تقطیرشده [مهندسی شیمی]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.