[ اَ بو یَ ] (اِخ) جلال الدین.
صاحب حبیب السیر آرد: او پیوسته به اداء
وظائف طاعات و روایت عبادات قیام و اقدام
میکرد و بواسطهٔ رعایت احکام شریعت و
متابعت سنت حضرت رسالت علیه افضل
الصلوة و السلام والتحیة
بمقامات بلند ترقی
فرمود و در کفایت مهام فرق انام لوازم سعی و
اهتمام مرعی داشتی و به هر کس از اهل
اختیار در آن باب رجوع بایستی کرد بنفس
خود با او ملاقات کردی و نقش خیرخواهی
بر لوح ضمیرش نگاشتی همواره خوان
ضیافت گسترده بودی و بجهت آینده و رونده
طعامهای لذیذ ترتیب کردی در نفحات
مسطور است که مولانا جلال الدین ابویزید را
بحسب ظاهری پیری نبوده همانا اویسی بوده
است و می گفته که هرگاه مرا مشکلی پیش
می آید آنرا بی واسطه بروحانیت حضرت
رسالت (ص) رفع می کنم تا آن مشکل آسان
میشود. وفاتش در شب دوشنبهٔ دهم ذی قعدهٔ
سنهٔ اثنی و ستین و ثمانمائة (۸۶۲ هـ . ق.)
اتفاق افتاد و در قریهٔ بوران مدفون گشت و
پادشاه پاک اعتقاد معزالسلطنة و الخلافة
ابوالغازی سلطان حسین میرزا در ایام دولت
خود بر سر مزارش عمارت عالی بنا کرد.
اوقات حیات مولانا ابویزید از نود سال
متجاوز بود. رجوع به حبط۲ ص ۲۲۸ شود.