سرخهاله [پزشکی]
منور [حملونقل دریایی] وسیلهای با نور زیاد و شفاف که برای فریب سلاحهای حرارتی دشمن به کار میرود
واژههای مصوب فرهنگستان
نمایش، شعله، روشنایی خیرهکننده و نامنظم، زبانه کشی، شعله زنی، چراغ یا نشان دریایی، از جا در رفتن، باشعله نامنظم سوختن، زبانه کشیدن سایر معانی: (با نور درخشان) سوختن، گر زدن، فروزان شدن یا کر ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] پخ بالی
[عمران و معماری] اتصال ماسوره ای - اتصال لب برگشته [زمین شناسی] اتصال ماسوره ای، اتصال لب برگشته
روشنایی خیره کننده و نامنظم، زبانه کشی، شعله زنی، چراغ یانشان دریایی، نمایش، خود نمایی، باشعله نامنظم سوختن، از جا در رفتن
[عمران و معماری] اتصال ماسوره ای [زمین شناسی] اتصال ماسوره ای
[آب و خاک] خروجی گشاه شده
[عمران و معماری] زاویه گسترش - زاویه گشادگی
تختنشینی [حملونقل هوایی] نشست هواپیماهای دارای چرخ دماغه بهصورتیکه هر سه ارابۀ فرود همزمان با سطح باند تماس پیدا کنند ...
زبانه ی خورشیدی، آذر فشانه، جرقه خورشیدی، تشعشع ناگهانی نیروی خورشید [برق و الکترونیک] فوران خورشیدی فورانهای شدید روی سطح خورشید که ابر بزرگی از پرتوهای کیهانی را به فضا می فرستند . عقیده ب ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.