همنوایی [روانشناسی]
متابعت، انطباق، مطابقت، پیروی، هم نوایی، پیروی از رسوم یا عقاید سایر معانی: همسانی، همدیسی، همسازی، توافق، تطابق، مشابهت، همرنگی (با جماعت)، دنباله روی [عمران و معماری] هماهنگی - همشیبی [مهن ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پادهمنوایی [روانشناسی] امتناع عمدی و خودآگاهانه از پیروی کردن از ملاکهای پذیرفتهشدۀ اجتماعی غالبا همراه با بیان افکار یا باورها یا داوریهایی که آن ملاک&zw ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] ناپیوستگی مرکب ناپیوستگی که بیانگر بیش از یک رخداد غیررسوبی و فرسایش احتمالی می باشد.
[زمین شناسی] همشیبی، هماهنگ، قابل انطباق کیفیت، حالت یا وضعیت همشیب یا هماهنگ بودن، مانند رابطه بین چینه های هم شیب. هم شیبی (conformity).
مخالفت، عدم موافقت، عدم رعایت، ناهمنوایی، ناپیروی سایر معانی: ناهمرنگی (با جماعت)، سنت گریزی، (انگلیس - n بزرگ) مخالفت با کلیسای انگلیکان، عدم تشابه، معاندت [عمران و معماری] ناهماهنگی [زمین ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.