اسم: خاتون (دختر) (فارسی) (تلفظ: khatun) (فارسی: خاتون) (انگلیسی: khatun) معنی: لقب زنان اشرافی، لقب همسر خاقان چین که انوشیروان دختر او را به همسری برگزید، به صورت پسوند همراه بعضی نامها م ...
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: خاتونک (دختر) (فارسی) (تلفظ: khatonak) (فارسی: خاتونک) (انگلیسی: khatonak) معنی: بانوی کوچک، نام روستایی در نزدیکی شیراز، خاتون ( بانو ) + ک
اسم: خارک (دختر) (فارسی) معنی: نوعی خرمای زرد و خشک
اسم: خاطرآسا (دختر) (فارسی، عربی) (تلفظ: khater-asa) (فارسی: خاطرآسا) (انگلیسی: khater-asa) معنی: آسایش دهنده خاطر، خاطر ( عربی ) + آسا ( فارسی ) آسایش دهنده خاطر
اسم: خاطرافروز (دختر) (فارسی، عربی) (تلفظ: khater-afruz) (فارسی: خاطرافروز) (انگلیسی: khater-afruz) معنی: روشن کننده خاطر، شادی بخش، خاطر ( عربی ) + افروز ( فارسی ) شادی بخش ...
اسم: خاطرنواز (دختر) (فارسی، عربی) (تلفظ: khater-navaz) (فارسی: خاطرنواز) (انگلیسی: khater-navaz) معنی: دلکش، مطبوع، خاطر ( عربی ) + نواز ( فارسی ) دلکش
اسم: خالد (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: xāled) (فارسی: خالِد) (انگلیسی: khaled) معنی: جاودان، پاینده، همیشگی، ( در قدیم ) پاینده و جاوید، ( اَعلام ) ) خالد ابن اسعد [قرن اول هجری] صحا ...
اسم: خالق (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: xāleq) (فارسی: خالِق) (انگلیسی: khalegh) معنی: آفریننده، از نام ها و صفات خداوند، آن که کسی یا چیزی را پدید می آورد، به وجود آورنده، از نام های ...
اسم: خالواش (دختر) (گیلکی) معنی: نوعی سبزی معطر
اسم: خاور (دختر) (فارسی) (تلفظ: xāvar) (فارسی: خاور) (انگلیسی: khavar) معنی: مشرق، ( مخففِ خاوران ) هم به معنی مشرق و هم به معنای مغرب است
اسم: ختا (دختر) (فارسی) معنی: نام سرزمین چین شمالی که محل زندگی قبایل ترک بوده است
اسم: خجسته (دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن، طبیعت، گل، هنری) (تلفظ: xojaste) (فارسی: خجسته) (انگلیسی: khojaste) معنی: مبارک، سعادتمند، خوشبخت، گل همیشه بهار، فرخنده، ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ...