اسم: شرف الزمان (پسر) (عربی) معنی: موجب بزرگی عصر و روزگار
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: شرف نسا (دختر) (عربی) (تلفظ: š.-nesā) (فارسی: شَرفنسا) (انگلیسی: sharaf-nesa) معنی: موجب آبرو، حرمت و اعتبار زنان
اسم: شرمین (دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: šarmin) (فارسی: شَرمين) (انگلیسی: sharmin) معنی: محجوب، با حُجب و حیا، خجالت زده، ( در قدیم ) شرمگین، با حجب و حیا، با شرم، با حیا ...
اسم: شروان (پسر) (فارسی) (تلفظ: šarvān) (فارسی: شروان) (انگلیسی: sharvan) معنی: درخت سرو، ( اَعلام ) [= شیروان] ناحیه و ولایت قدیم، کنار دریای خزر، جنوب شرقی کوههای قفقاز، که امروز بخشی از ...
اسم: شروق (دختر) (عربی) (تلفظ: soruq) (فارسی: شروق) (انگلیسی: soruq) معنی: برآمدن آفتاب، طلوع کردن
اسم: شروین دخت (دختر) (فارسی) (تلفظ: š.-dokht) (فارسی: شروين دخت) (انگلیسی: sharvin-dokht) معنی: دختر شروین، ( شروین، دخت = دختر )، دختر از شروین ( قلعه شروین یا شروان )، ن، ک ...
اسم: شریعت (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: šarieat) (فارسی: شريعت) (انگلیسی: sharieat) معنی: آیین، روش، سنت، راه دین، شرع، ( در قدیم ) طریقه، ( در اصطلاح ) اقوال واعمال و احکامی است که ...
اسم: شریفه (دختر) (عربی) (تلفظ: šarife) (فارسی: شريفه) (انگلیسی: sharife) معنی: دارای شرف و افتخار، بزرگوار، با اصل و نسب، مؤنث شریف، ارزشمند، عالی، سید، ارجمند، ( عربی ) ( مؤنث شریف )، شری ...
اسم: شرین (دختر) (فارسی) معنی: در گویش سمنان شیرین
اسم: شعاع (پسر) (عربی) (تلفظ: šoeāe) (فارسی: شعاع) (انگلیسی: shoeae) معنی: فاصله، پرتو، نور
اسم: شعله (دختر) (عربی) (تلفظ: šoele) (فارسی: شعله) (انگلیسی: shoele) معنی: شراره آتش، روشنی، زبانه ی آتش، بخش گرم و نورانی آتش، زبانه و درخشش آتش، فروغ
اسم: شعیب (پسر) (عبری) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: šoeayb) (فارسی: شعَيب) (انگلیسی: shoeayb) معنی: نام یکی از پیامبران، توشه دان، ( اَعلام ) پیامبری که بر اساس قرآن پس از هود و صالح در شهر مَدیَ ...