[ زِ ] (اِخ) ابواسحاق ابراهیم بن شهریار کازرونی در روز یکشنبه پانزدهم رمضان سال ۵۳۲ هـ . ق. در شمال کازرون در خانه ای که پس از مرگ پدر به برادرش حسین بن شهریار رسید زاده شد. پدر و مادرش،ه ...
لغتنامه دهخدا
[ زِ ] (اِخ) ابوالفضل قرشی صدیقی. رجوع به ابوالفضل... شود.
[ زِ ] (اِخ) سدیدالدین. از علماء قرن هشتم هجری. او راست: الشرح المغنی. (معجم المطبوعات ج ۲ ستون ۱۵۳۹).
[ زِ ] (اِخ) ابوالعباس احمدبن عبداللََّه بن احمد. وی در اهواز فرود آمد و بشیراز وارد شد و در این شهر از حفظ خود حدیث گفت و گفت آنچه نوشته از بین رفته است و او احادیث را حفظ داشت. از او ابو ...
[ زَ ] (اِخ) ابومحمد عبدالعزیزبن محمدبن النخشی الحافظ. وی از ابوبکر محمدبن ابراهیم بن محمدبن مهردویه کازرونی روایت کرده است. (از انساب سمعانی ورق ۴۷۱ الف).
(اِخ) شهر قدیم کامپانی روبروی «کاپو» در ساحل «ولتورن». در حوالی این شهر بود که «انیبال» که توسط «فابیوس» محاصره شده بود، گاوها را که از شاخهای آنها شعله های آتش برمیخاست در سپاه رومی درافکند ...
(اِخ) نام پنج تن از پادشاهان لهستان: ۱- کازیمیر اول که از سال ۱۰۳۴ تا ۱۰۵۸ م. سلطنت کرد. ۲- کازیمیر دوم از سال ۱۱۷۹ تا ۱۱۹۴ م. ۳- کازیمیر سوم معروف بکبیر از سال ۱۳۳۳ تا ۱۳۷۰م. ۴- کازیمیر ...
[ پِ یِ ] (اِخ) اگوست - کازیمیر -ویکتور لوران پریه و از سال ۱۸۷۳ به کازیمیر پریه معروف گردید. سیاستمدار و رجل سیاسی فرانسه فرزند «کازیمیر پیر پریه» (رجوع به پریه شود) متولد در پاریس (۱۸۱۱ ...
[ پِ یِ ] (اِخ) ژان -پل - پیر رجل سیاسی فرانسه فرزند سابق الذکر، متولد در پاریس (۱۸۴۷ -۱۹۰۷ م.) وی در ۲۷ ژوئن ۱۸۹۴ به ریاست جمهور انتخاب شد و در ۱۵ ژانویهٔ ۱۸۹۵ م. استعفا داد.
[ کَ دَ ] (مص مرکب) امان کسی را بریدن (لهجهٔ قزوینی).
(اِ مرکب) ته آب. بقیهٔ آب روان در جوی پس از بستن آن از سرچشمه.
(اِخ) ژاک. ملاح بی باک فرانسوی متولد در نانت. وی در جنگهائی که با انگلیسی ها و پرتقالیها کرد شهرت یافت. منازعات او با کاردینال فلوری سبب محبوس شدن وی در قصر «هام» گردید. (۱۶۴۲ -۱۷۴۰).