۱. غدۀ زیرزمینی گیاه سیر با قطعههای جداگانه و سفید رنگ در غشاهای نازک و ظریف که بوی تندی دارد. ۲. گیاه این غده که علفی، پایا، و از خانوادۀ سوسن است.
فرهنگ فارسی عمید
۱. خوراک آبدار مانند آبگوشت که از شکمبه و شیردان گوسفند درست میکنند. ۲. شکمبه.
۱. خلقوخلق. ۲. [قدیمی] طریق؛ روش؛ مذهب. ۳. [قدیمی] سنت. ۴. [قدیمی] هیئت.
محل مخصوصی که در آنجا کارهای ورزشی، بندبازی، و سوارکاری بهخصوص بازی کردن با حیوانات نمایش داده میشود.
عدد ۱۳؛ عدد بعد از دوازده.
مراسمی که در روز سیزدهم فروردین در ایران برگزار میشود و مردم به خارج شهر و به باغ و صحرا میروند و آن روز را به شادی، تفریح، و با انواع بازیها میگذرانند و به اصطلاح نح ...
= شونیز
= دمجنبانک
لباس و سایر لوازم کودک که پدر و مادر عروس موقع تولد نخستین فرزند او فراهم میکنند و به خانۀ داماد میفرستند.
گیاهی شبیه نعناع، با برگهای خوشبو، گلهای سفید مایل به سرخی، و تخمهای ریز شبیه تخم ریحان که در قدیم آن را برای معالجۀ عقربگزیده به کار میبردند: بوی سیسنبر ...
سهصد، عدد ۳۰۰.
ساحل دریا؛ ساحل رود.