[ صَ ] (عدد مرکب، ص مرکب، اِ مرکب) سه بار صد. ۳۰۰. دویست بعلاوهٔ صد. (فرهنگ فارسی معین): و آن هفت کنیز و سیصد زن که داشت... (قصص الانبیاء). || کنایه از بسیار. (آنندراج). هر عدد بسیاری. (ن ...
لغتنامه دهخدا
[ رِ صَ لَ ] (اِخ) نام پیری مشهور. مدفن و مزار وی به شهر هرات بوده است. (حبیب السیر چ خیام ج ۴ ص ۳۴۳). و رجوع به رجال حبیب السیر ص ۱۸۶ و مجالس النفائس ص ۳۹، ۱۱۶، ۲۱۲ شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.