از الحان قدیمی موسیقی ایرانی.
فرهنگ فارسی عمید
کشتی کوچک جنگی که هم روی آب و هم زیر آب حرکت می‌کند و کشتی‌های دشمن را با پرتاب کردن اژدر غرق می‌کند؛ تحت‌البحری.
بشقاب کوچک؛ پیش‌دستی.
شفته‌ریزی، سنگ‌چینی، و هموار ساختن قسمت‌های زیر جاده که بعد روی آن آسفالت یا شن‌ریزی شود.
= زیزفون
آنچه زیر پیراهن یا زیر لباس می‌پوشند؛ زیرپیراهنی.
درختی زینتی، با برگ‌های منفرد و دندانه‌دار و نوک‌تیز و گل‌های سفید خوش‌بو که مصرف دارویی دارد.
شاخه‌ای از علم زیست‌شناسی که دربارۀ تغییرپذیری موجودات زنده و تغییراتی که می‌توان در پاره‌ای از خصوصیات جانوران و گیاهان داد بحث می‌کند.
۱. برگردیدن از حق؛ انحراف از راه راست؛ میل از حق به باطل. ۲. میل کردن به سوی پستی. ۳. شک و ریب.
زیغ‌باف؛ حصیرباف؛ زیلوباف.
زروسیم ناسره؛ غش‌دار؛ پول قلب.
۱. گناه. ۲. بی‌ادبی. ۳. ناکسی.